
به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز به نقل از پرتال خبری «عدالت.آذ»، اخیراً عده ای از روشنفکران از شیعگری انتقاد می کنند. در واقع، هدف اصلی آنها “شاه اسماعیل” است . من در این زمینه در مقالات آینده خودم مطالبی را به عرض خواهم رساند.
ولی، اکنون می خواهم چیزی را به یاد منتقدان شیعگری بیاورم. قبلاً زمانی که ماه محرم آغاز می شد، در شهر باکو غیر مسلمانان، یعنی روسها، ارامنه و یهودیان مراسم عروسی برگزار نمی کردند. مسلم است که اگر آنها می خواستند، می توانستند عروسی کنند، هیچ کس مانع آنها نمی شد. ولی، آنها خودشان نمی خواستند. چرا؟ زیرا، آنها به سنن مردم شهر باکو یعنی به سنن شیعیان احترام می گذاشتند. همان طور که می دانید 90 در صد از مردم شهر باکو شیعه هستند. اکنون نمی فهمم، چرا برادران مسلمان ما از شیعگری انتقاد می کنند و به اعتقادات مردم احترام نمی گذارند؟ شاید آنها فکر می کنند که این شیعیان هستند که فرزندان، نوه ها، داماد عزیز آخرین پیامبر را کشتند؟ می خواهم یک حادثه جالبی را برای آنها نقل کنم. “آغدام” نام یکی از مناطق جمهوری آذربایجان است.
مردم تمام روستاهای این منطقه، غیر از روستای “خیدیرلی” شیعه هستند. یک نفر از این روستا که بعد از اتمام تحصیل پزشکی خود در فرانسه، به روستای خود برگشته است. این مرد در روز عاشورا از مردم می پرسد: صدای گریه از روستای “شلی” می آید. چه اتفاقی افتاده است؟ کسی مرده است؟ مردم جواب می دهند که نه خیر، کسی نمرده، امروز روز عاشورا است، به همین دلیل، مردم آن روستا گریه می کنند. این مرد دوباره از مردم می پرسد: صدای گریه از روستای “احمدآوار” می آید، آنجا چه شده ؟ مردم جواب می دهند کسی نمرده، امروز روز عاشورا است، به همین دلیل، مردم آن روستا گریه می کنند. این مرد دوباره از مردم می پرسد که از روستای “قیاسلی” …. مردم جواب می دهند که ما که گفتیم کسی نمرده، شما که آدم عاقلی هستید، امروز روز عاشورا است، به همین دلیل، مردم آن روستا گریه می کنند. این مرد این بار به سوی شمال نگاه می کند و می پرسد که چرا از آن سو صدای گریه نمی آید؟ مردم جواب می دهند چرا باید آنها گریه کنند، آنها که ارمنی هستند. این مرد با طنز می پرسد: پس چرا شما گریه نمی کنید، مگر شما هم ارمنی اند؟ لذا از آن روز به بعد، مردم روستای “خیدیرلی” نیز آغاز به برگزاری مراسم عاشورا کردند.