اخبارتحليل هاترکیه

آنکارا، استانبول و خطر “عادی شدن ترور”/ چنگیز چاندار

ترس و نگرانی ما از خشونت و درگیریهای شروع شدە در تابستان ٢٠١٥، همین بود؛ وضعیتی کە در اولین فصل ٢٠١٦ با آن روبرو شدەایم بە”چهار فصل” و همیشگی شدن منطقەی خشونت در کشورمان منتهی شود.

 من بە شیوەای جدی نگران بودم کە پس از حملەی تروریستی خونین آنکارا، عملیاتی مشابە در استانبول بە وقوع بپیوندد.

انتظار داشتم کە نهادهای نزدیک بە حکومت بە جای “عکس‌العمل” و یا “کج فهمی” بە سبب تعطیل مدارس آلمانی و اتخاذ تدابیر شدید امنیتی در اطراف کنسولگری آلمان از آن رو “اطلاعاتی از وقوع حملەی تروریستی وجود داشت”، این اقدام را جدی گرفتە و تدابیری اتخاذ می‌کردند.

سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی غربی با اهمیت قائل شدن برای حفظ جان هموطنانشان، تدابیری اتخاذ می‌کنند. البتە کە  احتمال وقوع حملە/ حملاتی تروریستی در استانبول، دلیلی کافی برای اتخاذ چنین تدبیری بود.

دولتهای جدی، دولتهایی هستند کە اولویت آنها حفظ جان هموطنانشان است، هرچند بخواهید این را سیاسی بە حساب آورید و یا با این دیدگاه مخالف باشید، اما دولتهایی چون آمریکا و آلمان، از این منظر دولتهایی جدی هستند. می‌دانیم کە سفارت آمریکا نیز هفتەی گذشتە و قبل از وقوع انفجار تروریستی آنکارا، بە هموطنانش هشدار دادە بود کە بە محلەی قزل آی نروند.

اتخاذ تدابیر امنیتی از سوی کنسولگری آلمان و دقیقا مدتی پس از عملیات انتحاری خونین آنکارا، در مورد تعطیلی مدارس و حفظ نهادهای آلمانی در ترکیە، تحت عنوان “اتکا بە دادەهای اطلاعاتی و امنیتی”، اشارەای بسیار قوی و غیر قابل اغماض بە احتمال وقوع حملاتی مشابە در استانبول بود.

و دیدیم کە در وسط روز شنبە، در خیابان استقلال کە قلب استانبول بە شمار می‌آید و درست در جلوی فرمانداری بیگ‌اوغلو، “عملیاتی ترویستی” بە وقوع پیوست.

هرچند این عملیات تروریستی از آن رو کە برخی مغازەها تعطیل بودند و ترافیک جادەی استقلال هنوز شروع نشدە بود، بە نسبت، کم هزینەتر بود، اما این از اهمیت و سنگینی ضربەای کە بر پیکرەی ترکیە و مردم وارد کرد، نمی‌کاهد.

با نگاه بە تلفات و خسارت حملەی آنکارا و مقایسە این دو با یکدیگر و ارزیابی‌ای “نسبیتی” ممکن است بە نتایجی فریبندە دست یابیم. وقوع حملەی تروریستی در استانبول در شرایطی کە هنوز هفتەای از حملەی آنکارا نگذشتە و این شهر تسلی خاطر نیافتە است، و سوق یافتن ترور از مرکز آنکارا بە مرکز استانبول بیانگر این است کە ترور هموارە می‌تواند موفقیتهایی کسب کند.

جنبەی وحشتناک قضیە این است؛ علیرغم هشدار آمریکا در آنکارا و آلمان در استانبول، آنها هر وقت بخواهند در قلب این دو شهر بزرگ می‌توانند عملیات تروریستی انجام دهند.

این از سویی “نقاط ضعف” ترکیە را نشان می‌دهد و از دیگر سو “نا – مدیریتی” ترکیە را جلو چشم جهانیان آشکار می‌کند.

 اقتداری کە ظرفیت و توانایی پیشگیری از ترور را ندارد، باز مثل همیشە با پناه بردن بە سادەترین راهکار، ابتدا “ممنوعیت رسانەای” وضع کرد. اگر اینگونە باشد در آیندەای نزدیک جهت “مبارزە با ترور”، باز هم بە راهکارهای قدیمی پناه بردە و مثلا  بە محدود کردن “حقوق و آزادیهای ابتدایی” ادامە خواهد داد.

چنین رفتاری، بە مثابە “ارسال دعوتنامە” بە تروریستها جهت تداوم عملیاتهای تروریستی، خواهد بود. اما از آن رو کە نشانە ای از این وجود ندارد کە حکومت ترکیە از گذشتە درس گرفتە باشد، هرچند امیدوارم من اشتباه کردە باشم، اینگونە حدس می‌زنم.

اگر فرض بر این باشد کە جملات کلیشه ای مانند “این بار ترور رخسار ننگین خود را در استانبول نشان داد” و یا دعوت بە “پروتستو کردن” و “حفظ اتحاد ملی” اعتبار خود را از دست دادەاند – کە مسلما دادەاند – همانگونە کە در ورشکستگی و از دست دادن اعتبار، پول ارزش خود را از دست می‌دهد، این سخنان نیز کە در جای خود ارزش خود را دارند، در چنین شرایطی اعتبار خود را از دست دادەاند.

و ترور آن روی پلید خود را دگر بارە نشان خواهد داد. و دعوت بە حفظ اتحاد ملی نیز پاسخی مناسب دریافت نخواهد کرد.

هدف من از بە کار گیری عبارت “عادی شدن” ترور، پس از عملیات تروریستی آنکارا، دقیقا این بود. من درخواست سخنگویان حکومت از مردم کە می‌گویند “باید بە ترور عادت کنیم” را “عادی سازی ترور” می‌دانم و بر این باورم کە این بە همان میزان کە باعث رهایی مردممان نمی‌شود، بلکە کشور را بە سوی فلاکت و مصیبت سوق می‌دهد.

در کشوری کە ترور عادی شود، نە می‌تواند بر درآمد توریسم، حساب کند، نە زندگی روند عادی خود را تداوم می‌بخشد و نە نظم زندگی روزانە ادامە خواهد داشت. در کشوری کە در نقاط مختلفش خشونت در جریان باشد، هوشیاری و یا بە عبارتی “زمینەی مشترک” روابط میان انسانها از بین می‌رود.

ترس و نگرانی ما از خشونت و درگیریهای شروع شدە در تابستان ٢٠١٥، همین بود؛ وضعیتی کە در اولین فصل ٢٠١٦ با آن روبرو شدەایم بە”چهار فصل” و همیشگی شدن منطقەی خشونت در کشورمان منتهی شود.

وقایع جزیرە، سور دیاربکر، نصیبین، یوکسکوا، آنکارا، استانبول و جاهای دیگری کە اکنون نمی‌دانیم کجاست و یا شاید از فکر کردن بە آن می‌ترسیم و ممکن است با حملات تروریستی مواجە شدە و عملیاتهای انتحاری در آنها انجام شود، در کنار هم قرار می‌گیرند.

ساقط کردن هواپیمای روسی و بە وجود آمدن تنشهای شدید با روسیە، روابط دیپلماتیک حق بە جانب و بازخواست کنندە از آمریکا و پشتیبانی از نیروهای سلفی – جهادی در سوریە، بە طور قطع بازتابهای داخلی گریزناپذیر خواهد داشت.

هرکس کە عقلی سلیم داشتە باشد می‌تواند میان اشتباهات سیاست خارجی و تقویت تروریسم و استقرار فضای خشونت در ترکیە، ارتباط برقرار کند.

تبدیل شدن ترکیە به “بازاری باز” برای “فعالیت سازمانهای اطلاعاتی” و “حملات تروریستی” بە شیوەای مستقیم با لجاجت و عنادورزی در تداوم سیاستهای غلط در سوریە، در ارتباط است.

اگر خواهان آن باشیم گرداب “ترور” و “حملات تروریستی” بیشتر از این بسط پیدا نکند، و رخدادهای امروز بە “گارانتی” “فلاکتهای” آیندە تبدیل نشود، لازم است فیلمی کە از اواسط ٢٠١٥ مشغول نگاه کردن بە آن هستیم،را بە عقب بازگردانیم.

محکوم کردن ترور و تروریسم بە شیوەای مداوم، هیچ هزینەای ندارد.

هیچ زحمتی هم ندارد.

مادام کە گفت(اردوغان) یا طرف “او” یا طرف “تروریست” خواهید بود؛ من هم می‌گویم:

“ترور و تروریسم را بە شدت محکوم می‌کنم.”

منبع: روزنامه رادیکال

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا