نخستوزیر گرجستان از آغاز تدوین یک استراتژی بلندمدت 10 ساله برای این کشور خبر داد. یک تحلیلگر گرجی میگوید اولویت اصلی این استراتژی باید اصلاح فرهنگ سیاسی غربزده جوانان، بازسازی نظام آموزشی و «حاکمیتیسازی» ارتش در پی ناامیدی کامل از ناتو باشد.
به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز، «ایراکلی کوباخیدزه»، نخستوزیر گرجستان، از آغاز تدوین یک استراتژی بلندمدت برای این کشور خبر داد.
به گفته وی، این سند باید دوره 10 ساله آینده را پوشش دهد. کوباخیدزه این موضوع را در نشست دولت اعلام کرد و گفت: «ما یک نقشه راه مشخص خواهیم داشت که بر اساس آن، توسعه مداوم و باثبات کشور را در سالهای آینده تضمین خواهیم کرد. اطلاعات دقیقتر بعداً در اختیار عموم قرار خواهد گرفت.»
استراتژی «رویای گرجستان»؛ اصلاح فرهنگ سیاسی و نظام آموزشی
«آرچیل سیخارولیدزه»، بنیانگذار موسسه تحقیقاتی SIKHA Foundation، در گفتگو با خبرنگاران، درباره وظایف راهبردی حزب حاکم «رویای گرجستان» که باید طی 10 سال آینده حلوفصل شوند، توضیح داد.
وی در ابتدا گفت: «وظیفه راهبردی کلیدی، توسعه آموزش و سیاست جوانان است. عقل سلیم این را ایجاب میکند. اعتراضات مستمر یک سال و نیم اخیر نشان داد که بخش قابلتوجهی از جوانان در گرجستان، کشور خود را به عنوان یک بازیگر مستقل در روابط بینالملل درک نمیکنند. برای آنها، گرجستان به خودی خود، بدون آمریکا یا اروپا، اهمیتی ندارد و این قطعاً محصول فرهنگ سیاسی نازل و آموزش مربوطه است. وقتی در کشوری افرادی رشد میکنند که برایشان مهم نیست نخستوزیر کیست، بلکه مهم است سفیر آمریکا یا نماینده اتحادیه اروپا کیست، این یک مشکل جدی است.»
سیخارولیدزه ادامه داد: «یکی از سیاستمداران گرجی با گرایش لیبرترین زمانی گفت: “پتریارک (رهبر معنوی) من ایلیا دوم نیست، بلکه کلی دگنان، سفیر آمریکاست” و اکنون چنین افرادی در میان جوانان گرجستان زیاد هستند. بنابراین، من فکر میکنم شماره یک در استراتژی 10 ساله باید اصلاح عمومی فرهنگ سیاسی باشد. درخواست از دادگاه قانون اساسی برای انحلال “جنبش متحد ملی” (حزب ساکاشویلی) نیز تا حدی بر همین اساس است.»
این تحلیلگر گرجی افزود: «شماره دوم، اصلاح بنیادی نظام آموزشی خواهد بود تا دانشگاهها مغزهای تحصیلکرده و متخصص را برای کشور فراهم کنند، نه اینکه به عنوان بستری برای رفتن آسان و سریع به اروپا و عدم بازگشت به کشور تلقی شوند. نظام آموزشی ما واقعاً فقط برای ادغام هرچه سریعتر در “اروپاییگرایی” شکل گرفته و به عنوان سکویی برای مهاجرت درک میشود. باید اضافه کنم که نظام آموزش عالی امروز در دانشگاههای گرجستان بر اساس ایده “جامعه مدنی” بنا شده است، بنابراین نه بر آموزش علم و دانش تخصصی، بلکه بر “فعالیتهای مدنی” و دفاع از ارزشهای دموکراتیک (که تعریف آن با دیپلماتهای غربی است) متمرکز است. این دیگر برای همه آشکار است و کاملاً با الزامات دولت گرجستان از آموزش مطابقت ندارد.»
نوسازی اقتصاد و «حاکمیتیسازی» ارتش؛ فاصله گرفتن از ناتو
بنیانگذار SIKHA Foundation به عنوان نکته سوم، نوسازی اقتصاد گرجستان و به عنوان نکته چهارم، «حاکمیتیسازی» ارتش را پیشنهاد میکند.
وی تأکید کرد: «بیشتر اصلاحات قبلی اقتصاد گرجستان، باز هم، معطوف به اروپا بود. اکنون میبینیم که فعالیت اقتصادی گرجستان، با وجود تمام تلاشها برای حفظ استانداردهای اروپایی، در حال گسترش به هند، چین و آسیای مرکزی است. در مورد ارتش، در دکترین ما همیشه این بند وجود داشت که نیروهای گرجی زائدهای برای ناتو هستند. با این حال، ناتو در سال 2024 گرجستان را حتی از اشارات و نام بردن حذف کرد، یعنی این رویکرد دیگر موضوعیت ندارد. بنابراین، اصلاح نیروهای نظامی ضروری است. این درک که اگر خدای نکرده اتفاقی بیفتد، ناتو کمکی نخواهد کرد، دیگر وجود دارد.»
چشمانداز «رویای گرجستان»؛ ایجاد اپوزیسیون «ملیگرا» یا غصب قدرت؟
ایجاد یک استراتژی 10 ساله پس از 13 سال تسلط «رویای گرجستان» بر عرصه سیاسی گرجستان، این سؤال را مطرح میکند: آیا حزب حاکم قادر به اجرای برنامههای راهبردی جدید خواهد بود؟
آرچیل سیخارولیدزه در این باره گفت: «این یک شمشیر دولبه است، دقیقاً مانند کمونیسمزدایی، زمانی که سازماندهندگان فرآیند باید آماده باشند که اصلاحات منجر به برکناری خودشان شود. در حال حاضر، هیچ پیشزمینهای برای تردید در این مورد وجود ندارد که “رویای گرجستان” حداقل تا انتخابات پارلمانی 2028 بر گرجستان حکومت خواهد کرد، مگر اینکه یک شورش اجتماعی غیرقابل پیشبینی رخ دهد.»
این تحلیلگر سیاسی توضیح داد: «اگر برنامههای راهبردی در آینده نزدیک شروع به اجرا کنند، تا سال 2028 باید احزاب مخالف جدید، هرچند کوچک، ظاهر شوند که نه به اپوزیسیون خارجی وابسته باشند و نه زائدهای برای دولت. در جامعه گرجستان تقاضا برای یک اپوزیسیون سالم و ملیگرا وجود دارد، نه اینکه هزاران حزب در کشور وجود داشته باشد، بلکه “رویای گرجستان” حداقل 2-3 جایگزین جدی داشته باشد. تا سال 2032، اگر برنامهها به طور باثبات اجرا شوند و دولت به اپوزیسیون جدید کمک کند تا به طور عادی شکل بگیرد، برای “رویای گرجستان” دشوار خواهد شد که در قالب اکثریت پارلمانی تکحزبی باقی بماند.»
وی در پایان نتیجهگیری کرد: «مهم این است که من در این محاسبات، عامل مهمی مانند “خستگی” از “رویای گرجستان” را که سال به سال انباشته میشود، لحاظ نمیکنم. این در هر حکومتی طبیعی است. اگر “رویای گرجستان” شرایط سالمی برای شکلگیری اپوزیسیون واقعی ایجاد کند، دیر یا زود قربانی همین اپوزیسیون خواهد شد. نکته اصلی این است که حزب حاکم از خود بپرسد آیا آماده چنین چرخشی از وقایع است؟ معنای آموزش جانشینان دقیقاً این است که در یک مقطعی باید جایگزین شما شوند. اگر تا آن زمان “رویای گرجستان” آمادگی انتقال قدرت را نداشته باشد، ممکن است تلاشهایی برای غصب حکومت در کشور صورت گیرد.»