انفجار باشگاه شبانه در باکو از نگاه ضامن حاجی، طنزپرداز آذری

به گزارش پایگاه خبری حقایق قفقاز به نقل از ینی مساوات، ضامن حاجی تحلیلگر طنزپرداز آذری در خصوص حادثه تلخ باشگاه شبانه باکو نوشت: « ملا نصرالدین حکایتی دارد. یک روز ملا نصرالدین کوزه را پر از پهن می کند و  به ضخامت انگشت دست روغن روی پهن می ریزد و به بازار می برد تا بفروشد. وقتی خریدار می آید و می خواهد انگشتش را در روغن فرو کند، ملّا می گوید انگشتت را فرو نکن، بویش درمی آید! آن مرد به حرف ملّا  توجه نمی کند و روغن را می گیرد و به خانه می برد. وقتی اصل مساله در خانه روشن می شود، با عصبانیت به سمت بازار می رود و وقتی اعتراض می کند، ملا می گوید من به شما هشدار دادم، تقصیر خودت است! »

ضامن حاجی درباره علت وقوع انفجار کپسول گاز در باکو می افزاید: «دیروز در یک باشگاه شبانه در مرکز باکو انفجار گاز روی داد، یاد این حکایت افتادم. البته از کشته ها و مجروحان حادثه عذرخواهی می کنم. زیرا، در اصل باید برای این واقعه گریه کرد. واقعیت این است که بسیاری از کارهای ما مشابه وضعیت همین کاباره است. یعنی روی آن تزئین شده است و زیرش پهن است! ما می خواهیم گردشگری را توسعه دهیم که به خودی خود هدف بسیار خوبی است و برای اقتصاد ما خوب است. اما اجازه می دهیم باشگاه شبانه بدون رعایت اصول اولیه ایمنی در قلب پایتخت در مرکزی ترین خیابان فعالیت کند. وقتی هم در این باره سوالی پرسیده می شود، همه سرشان را تکان می دهند، به گونه ای که انگار این وضعیت طبیعی است. همه می گویند: “انگار نمی دانی، صاحب این مکان فلان شخص است؟” بالاخره چطور می شود که در پایتخت کشوری که خط لوله ای از اروپا به آسیا می کشد و گاز می فروشد، از کسپول گاز استفاده می کنند؟ مگر اینجا یک باشگاه کوهنوردی است یا یک باشگاه گردشگری در اعماق جنگل بوده است؟ نه، این یک باشگاه شبانه در مرکز پایتخت بوده  است و اگر نیاز به گاز بود باید خط لوله معمولی گاز کشیده می شد. البته، اگر مسئولین مربوطه به موقع نیایند و رشوه نگیرند! عکس و فیلم ها از فضای داخلی و خارجی مجلل باشگاه و همچنین از قسمتی که آن کپسول های گاز شوم قرار گرفته بودند، پخش شد که این منظره، یک تضاد کامل است. مجسمه های مرمر، چلچراغ ها، کپسول گاز در تالار! گویی یک کازینو سبک لاس وگاس را در چایخانه بین راهی یک دهکده دایر کرده ای!  آیا این «اصلاحات زیربنایی» شماست؟ ملت بزرگ ما در طول تاریخ خود توسط مارهای زیادی گزیده شده است و اکنون هر ریسمانی را مار تصور می کند و ما بلافاصله پس از این انفجار، در جستجوی ردی از ترور هستیم. مثلا برخی ها می گویند سیلندر گاز نمی تواند با این شدت منفجر شود. من یک متخصص ایمنی نیستم، اما برخی از حقایقی که در زندگی کوتاهم با آن مواجه شده‌ام، نشان می دهد که یک کپسول گاز پر از پروپان نیز می‌تواند باعث انفجار و فاجعه بزرگ‌تری نیز بشود. مثلا بر اثر انفجار کپسول گاز در چادر محل برگزاری مراسم عزاداری در منطقه فضولی بیش از 10 نفر جان باختند. پیش تر انفجار سیلندر گاز در باکو و دیگر شهرها و نقاط جهان جان بسیاری را گرفته است. اول از همه، ایمنی محل، تهویه هوا، محل قرار دادن سیلندرهای گاز مهم هستند. ثانیاً پر کردن کامل آن سیلندرها ممنوع است، طبق دستورالعمل همیشه یک فضای خالی در سر سیلندر باید خالی نگه داشته شود تا در هنگام تغییر دما هنگام انبساط، گاز در داخل سیلندر منفجر نشود. برای این کار دهانه سیلندرها دستگاه های اندازه گیری مخصوصی دارند که اجازه نمی دهد سیلندر به طور خطرناکی پر شود. آیا تاکنون شما در این کشور درجه کاهنده در سیلندر گاز را دیده اید؟ چنین وسایلی در سیلندرهای گاز این باشگاه کلوپ شبانه نیز دیده نمی شد. (البته فیلم منتشر شده از محل حادثه می تواند ما را فریب دهد، من این احتمال را با قطعیت صد در صدی نمی توانم بنویسم).

البته، افرادی هم وجود دارند که این حادثه را با تهدید تروریسم از ناحیه روسیه، ارمنستان و حتی هر چند در نگاه اول عجیب به نظر برسد، با آغاز ماه مبارک رمضان مرتبط می کنند. همه چیز ممکن است. همانطور که می گویند، همه گزینه ها حق زندگی دارند. حتی برخی از مومنان می گویند: «بهتر که در ماه رمضان کاباره ها تعطیل شوند». این نیز یک تفکر قطبی شده و اشتباه است. اگر اینطوری باشد، تعداد مساجد در عراق، سوریه، یمن، افغانستان بیشتر از مساجد ما باشد، اما آیا این عامل باعث کاهش انفجارها در آنجا می شود؟ البته که نه. »

این طنزپرداز در پایان می افزاید: «اتفاقاً وجود خارجی ها در میان مجروحان انفجار در این باشگاه، شعر معروف صابر (از شعرای طنزپرداز جمهوری آذربایجان) را از زاویه ای کاملاً متفاوت یک بار دیگر به یاد می آورد: (با این مضمون) “خارجی از سیلندر در باشگاه منفجر می شود، ما هنوز نمی توانیم برای پایتخت خود شهردار انتخاب کنیم! رحمت بر کشته شدگان، سلامتی برای  مجروحان»