آریل کوهن، کارشناس آمریکایی مرکز بین المللی انرژی اوراسیا در گفتگو با نشریه the national interest درخصوص اولین سفر ولادیمیر پوتین به آذربایجان در مدت 3ساله ریاست جمهوری وی می گوید: پوتین در این سفر خود خواست به آمریکا ثابت کند که غیر از کشورهای منطقه بالتیک همه جمهوری های مستقل جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی برای مسکو دارای اهمیت می باشند.
به عقیده این کارشناس آمریکایی، ایالات متحده از سال 2008 تاکنون در تلاش بوده تا به حضور خود در مناطق تحت نفوذ شوروی پایان داده و غیر از پروژه حضور در افغانستان مسائل دیگر را به روسیه واگذار کرده است که همین پروژه نیز از سال 2014 از اختیار آمریکا خارج خواهد شد.
آریل کوهن می گوید: سفر پوتین تنها دو ماه مانده تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آذربایجان تصادفی نیست. حمایت از الهام علی اف رئیس جمهور کنونی و تحکیم روابط دو کشور غیر از چنین فرصت موفقیت آمیز دشوار به نظر می رسد. در واقع پوتین برنامه انتخاباتی مشخص نداشته و ثبات در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی را مهم تر از ثبات در آذربایجان قلمداد می کند. به عقیده پوتین الهام علی اف دنباله رو سیاست های پدر فقیدش می باشد. همان طوریکه پدرش نیز روابط گرم و صمیمانه ای با روسیه داشت.
آریل کوهن بر این باور است که آذربایجان علی رغم عدم حرکت به سوی اتحاد همه جانبه درصدد توسعه سیاست همراهی با روسیه می باشد. همان طوری که ارمنستان، دشمن درجه یک این کشور نیز همین سیاست را دنبال می کند.
وی می گوید: پوتین و علی اف رفقای صمیمی هم بوده و چنانچه رستم ابراهیم بی اف، نماینده جناح مخالف مقیم روسیه، در این انتخابات شرکت نکند، ابقای دوباره الهام علیف در سمت ریاست جمهوری دور از دسترس نیست.
در کل برقراری روابط دوطرفه با مسکو به مراتب از نزدیک شدن باکو به آنکارا، بروکسل و آمریکا برای پوتین مهم و قابل دسترس می باشد. به نظر این تحلیل گر، جدای از موارد ذکر شده تاکنون روسیه نتوانسته در چارچوب راهبرد سیاسی، امنیتی خود، آذربایجان را در همپیمانی با منافع اقتصادی منطقه اوراسیا همراه نماید. کاخ سفید و نهاد ریاست جمهوری اوباما نیز منافع خود را در مناطق تحت نفود شوروی از دست داده بطوریکه این نفوذ بعد از خروج نیروهای ناتو از افغانستان به مراتب کاهش خواهد یافت. در عین حال مشارکت صمیمانه مسکو، باکو در پروژه همکاری های اقتصادی حوزه دریای سیاه بر هیچ کس پوشیده نیست. آذربایجان یکی از بزرگ ترین شرکای تجاری روسیه در قفقاز جنوبی به شمار رفته بطوریکه این کشور توانست سال گذشته گاز مورد نیاز شرکت قفقاز پروم روسیه را به میزان یک و نیم میلیارد مترمکعب تامین نماید.
کوهن می گوید: تلاش برای مستقل نشان دادن خود در استخراج انرژی از سوی آذربایجان و امکان ایفای نقش ترانزیتی انتقال انرژی آسیای مرکزی به اروپا، موجب ناراحتی روسیه شده است. چرا که مسکو بازی گری در نقش اولین استخراج کننده نفت و گاز در حوزه اروپا را خوب یاد گرفته و به آن عادت کرده است.
به عقیده کوهن روسیه به سهم کوچک آذربایجان در بخش انرژی نیز چشم دوخته بطوریکه شرکت بزرگ نفتی روس نفت نیز برای پیوستن به طرح نفتی آبشرون بی قراری می کند. این مسئله مقدمات لازم برای جضور همیشگی شرکت روس نفت در بازارهای اروپایی را فراهم ساخته و روسیه را این بار توسط شرکت عظیم روس نفت بی رقیب خواهد ساخت. در سفر پوتین به باکو، رئیس شرکت روس نفت تفاهم نامه همکاری مشترکی را با عبدللیف وزیر انرژی آذربایجان در بخش انرژی امضا کرده است.
مسئله مناقشه قره باغ در روابط فی مابین دو کشور به عنوان موضوع لاینحل باقی مانده بطوریکه خیلی بعید است در سفر اخیر پوتین هم دستاوردهای قابل قبولی بدست آمده باشد. به نظر پوتین حل و فصل مناقشه قره باغ تنها با سیاست نه با درگیری نظامی امکان پذیر بوده که این خود هشداری به آذربایجان درخصوص افزایش بودجه نظامی این کشور در مقایسه با ارمنستان می باشد.
به نظر این تحلیل گر سیاسی، روسیه نمی خواهد تا درخصوص حل و فصل مناقشه ای که خود بوجود آورده ایده های جدیدی در قالب مذاکرات مطرح نماید. مسئله با این جمله به راحتی توضیح داده می شود که روسیه بخاطر حفظ منافع سیاسی و امنیتی خود در قفقاز جنوبی تمیلی به حل و فصل مناقشه از خود نشان نمی دهد. مسکو از سیاست تنش زای فی مابین بعد از سیاست سخت گیرانه مدودیف در مدت 4ساله ریاست جمهوریش دست برداشته بطوریکه این مسئله باعث می شد تا واشنگتن از فرصت استفاده کرده و با نزدیک شدن به آذربایجان و ارمنستان بتواند در منطقه به ایفای نقش بپردازد.
به عقیده کوهن آمریکا می توانست از این وضعیت استفاده کرده و در زمینه حل و فصل یکطرفه مناقشه گوی سبقت را بدست گرفته و مسکو را مکلف به همکاری نماید.
کوهن در پایان سیاست میدان داری روسیه در تلاش برای نفوذ هر چه بیشتر مسکو در قفقاز جنوبی را مایه تاسف ارزیابی کرده است.
منبع: آپا