آذربایجان

درد دل شهروند باکویی با شهروند تبریزی

این دولت و حاکمیت باید از آذربایجان برود، اینها انحصارگرا هستند…

نمی دانیم کشور مسلمان هستیم و یا مسیحی!! بلاتکلیفی بد دردی است…

“اسمم الشن بوده، 51 سال دارم، نگهبان ساختمان مسکونی در باکو هستم، ماهانه 170 منات حقوقم هست، با 4 فرزند، به سختی گذران زندگی می کنم، هزینه ها خیلی سر سام آور است در باکو درآمد کمتر از 1000 منات، زیر خط فقر است، اوضاع زندگی شهروندان در دوران شوروی سابق به مراتب بهتر از الان بود.”

شهروند باکویی در ادامه مطالبش، سفره ی دل خود را به شهروند تبریزی این چنین پهن نمود؛ « آذربایجان دارای ذخایر عظیم نفتی بوده و درآمدهای نفتی و انرژی کشور روزانه بیش از میلیاردهاست، متاسفانه از این درآمدها، مقداری هر چند ناچیز هم بر سر سفره ی شهروندان آذربایجان نمی نشیند، طبقات پائین هیچ سهمی از درآمدهای نفتی کشور ندارند، حاکمیت فعلی، انحصارگرا بوده و ثروتهای زمینی و زیرزمینی این ملت بخت برگشته را چپاول می کند، کشور را در میان خودشان تقسیم کرده اند و هر کدام بر بخشی حکومت می کنند، انگار 200 سال قبل است و خان ها در خان نشین های باکو، شیروان و… حکمرانی می کنند، مردم به ستوه آمده اند ولی جرات ابراز نفرت و خشم خود را ندارند ولی مطمئن هستم کاسه ی صبر مردم لب ریز و سر ریز خواهد شد، این دولت باید از آذربایجان برود، اینها خائن به آذربایجان هستند.

معلوم نیست که ما کشور اسلامی هستیم و یا کشور مسیحی!! اسم خودمان را گذاشتیم آذربایجانی و بدان نیز فخر می فروشیم در حالی که خودمان هم نمی دانیم چه هستیم و کی هستیم!! مردم در درون اعماق دل خود عاشق اسلام و اهلبیت(ع) هستند ولی سخت گیری ها و تبلیغات منفی حاکمیت و همچنین ظواهر فریبنده ی غربی و اروپایی مردم را در بلاتکلیفی قرار داده است.»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا