حضرت موسی بن جعفر علیه السلام، نماد صبر و استقامت زندانیان اسلام گرا

حضرت آیت الله سید حسن عاملی امام جمعه اردبیل به مناسبت سالروز شهادت امام موسی کاظم علیه السلام بیاناتی در خصوص صبر و استقامت زندانیان اسلام گرا در خطبه های نماز جمعه ایراد فرمودند که مشروح آن به شرح ذیل می باشد:

حضرات معصومین علیهم السلام بهترین روش زندگی آرمانی را برای ما به ارمغان آوردند.

بايد در سيره ي اين بزرگواران دقت كنيم كه سيره آنها سيره ي آسماني است و نقشه ي راه زندگي ماست و قرار است ما خودمان را به آنها شبيه كنيم.

پيامبر به حضرت موسي بن جعفر در قيامت نقش داده اند، محصی اسماء الشیعه و مبغضیهم ، يك دفتري در دستان آن بزرگوار است كه در آن اسماء كساني را كه شيعه هستند و همچنين اسماء كساني كه مبغض اهل بيت هستند هم در آن نوشته شده است. به زبان خودماني يعني بايد دَم حضرت را ببينيم كه مبادا  اسم ما را از آن دفتر خط بزنند و راهش اين است كه خودمان را به حضرت شبيه كنيم.

حضرت موسي بن جعفر(ع) زندان هاي زيادي را تحمل كرده اند و دائما از اين زندان به آن زندان منتقل شده اند ، علت چه بوده است؟

 نزديك به 11سال در زندان بوده اند آنهم به گونه اي كه از خانواده خود محروم بوده اند و زندان به گونه اي بوده است كه محل نگهداري حبوبات بوده  نه محل نگهداري انسان!

 حضرت را به گونه اي در محاصره مالي گرفتار كرده اند كه حضرت از گذران زندگي هم عاجز است و به شدت مشكل مالي داشته اند و از هر طرف مراقبت مي نمودند كه كسي به ايشان نزديك نشود .

 حضرت يا در زندان بوده اند يا در خرابه ها ! چون در بغداد وقتي كه ايشان در زندان نبود همه از اجاره دادن خانه به ايشان مي ترسيدند ، حضرت اين سختي ها را كشيد ولي از زندگي آرماني خود دست نكشيد و از اصول خود كوتاه نيامد . اين درس بزرگي براي ماست كه اگر خوب دقت كنيم اين درس زندگي ماست.

چرا امام راحت طلبي نكرد ؟ چرا برگه ي ندامت را امضا نكرد ؟

هارون الرشيد گفت اين برگه را امضا كن كه از گذشته ات پشيمان هستي  و دوباره آن كارها را انجام نمي دهي تا تو را رها كنم. اگر حضرت آنجا را امضا مي كرد چه مي شد؟! و اگر از گذشته خودش اظهار ندامت مي كرد  چه مي شد؟! هارون الرشيدگفت اگر اين كار را بكني نه تنها با تو كار كاري نداريم بلكه هر مقامي كه بخواهي  بتو مي دهيم و هرچه پول بخواهي بتو مي دهيم . عيش و نوشي كه قابل گفتن نيست را در اختيار حضرت قرار داد  اما امام اهل مبارزه است  و اعلام مي كند كه همكاري با اين حكومت حرام است  و هر كس با اين حكومت دست همكاري بدهد اهل جهنم خواهد شد.

حضرت موسي بن جعفر طي صحبتي كه با صفوان مي كند او را مجاب مي كند كه تمام شترانش را بفروشد صفوان تعداد زيادي شتر داشت كه به زبان امروزي مي توان گفت كه شركت حمل و نقل بزرگي در اختيار داشت ، او همه شترانش را فروخت . صفوان گفت من نمي خواستم به هارون كمك كنم اما به خاطر امرار معاش اينكار را كردم. حضرت  به او گفت ولي تا زماني كه شترانت در دست اوست دعا مي مي كني كه او زنده بماند تا به پولت برسي ، پاسخ داد  بله اينگونه است و اين باعث مي شود كه بيچاره شوي  فلذا حضرت او را مجاب كرد كه شترانش را بفروشد . هارون الرشيد او را صدا  زد و پرسيد اين چكار ي بود كه انجام دادي ، صفوان گفت من ديگر پير شده ام و كارگرانم خوب كار نمي كنند هارون گفت من مي دانم چه كسي اين كار را از تو خواسته است. يعني موسي بن جعفر كاري مي كند كه هارون هم متوجه نيت او مي شود  و مي گويد به خدا سوگند اگر رفاقت قديمي بين من و تو نبود همين جا تو را مي كشتم .

حضرت صراحتا مي فرمايدكه حكومت تو غصبي است، چرا اينكار را مي كند؟!

فدك را به موسي بن جعفر نداده  چون فدك درآمد داشت و به وسيله  در آمد آن  موسي بن جعفر از لحاظ مالي خودكفا مي شد و مردم را دور خودش جمع مي كرد . يك روز براي ظاهر سازي هارون به حضرت عرضه داشت كه مي خواهم فدك را به شما بدهم بفرماييد از كجا تا كجا بايد بدهم حضرت به او فرمود نمي تواني بدهي ، هارون گفت  چرا؟ حضرت فرمود اگر حدود آنرا بگويم نخواهي توانست آنرا بدهي ، هارون گفت به خدا قسم تصميم گرفته ام كه بدهم  حدود آنرا بگو تا آنرا به تو بدهم حضرت فرمود حدود آن از يك طرف يمن است و از يك طرف آفريقاست يك طرف آذربايجان است يك طرف آن هند است، هارون گفت پس براي من ديگر چيزي باقي نماند .  حضرت فرمود ملاحظه كردي كه نمي تواني آنرا به من بدهي ، حضرت صراحتا مي خواهند بفرمايد كه اصلا هارون حق حكومت ندارد.

اين سيره ي حضرت براي ما حرف دارد ،  به ما مي گويد كه آرماني فكر كنيد ، آرماني زندگي كنيد و آرماني هزينه پرداخت كنيد. عجب حرفي فرموده است.

بايد آن راه حق اهل بيت و تشيع را براي دنيا ترسيم نمود تا دانسته شود كه تا قيامت شيعه كدام راه را بايد برود و دانسته شود كه تا قيامت شيعه جانش را براي موسي بن جعفر تقديم كند ، چون هيچ وقت دستش را در دست ظالم نمي گذارد . وَلاَ تَرْكَنُواْ إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ ، خداوند مي فرمايد اگر به سمت ظالم ميل كنيد شما هم در آتش خواهيد سوخت.

امام اين گونه جانش را فدا كرد تا ما در راه حقيقي بمانيم يعني صريح بگويم جانش را براي ما داد

يك حديث از موسي بن جعفر عرض كنم خيلي جالب است حضرت مي فرمايد خدا بر شيعيان غضب كرد عرض كردم خداوندا جان مرا بگير ولي با شيعه كاري نداشته باش 

حضرت از جانش مي گذرد ولي شما از يك نگاه به نامحرم نمي گذريد. حضرت از جانش گذشته است ولي شما نمي توانيد انصاف بخرج بدهيد و از بي انصافي كردن در فروش اجناس بگذريد در حالي كه در بحران اقتصادي هستيم

هم اكنون زندان هاي بعضي كشورهاي اسلامي پر است ، در قطيف افرادي را به زندان انداخته اند  انسان هاي بسيار بزرگي را به زندان انداخته اند ، زندان هاي عربستان زندان بسيار وحشتناكي است

در كشورهاي همسايه  ي ما سالهاي زيادي است كه اسلام خواهان  بزرگي در زندان هايي محبوس هستند كه انسان از تصورش وحشت مي كند.

يكي از زنداني هاي بزرگ در عربستان عبارت  از جناب آيت الله نمر النمر است. خيلي  جاي تأسف دارد كه دولت عربستان اعلام كرد ايشان را روز شهادت موسي بن جعفر اعدام خواهم كرد  و سرش را خواهم بريد

در روز 25 رجب قرار بود كه آيت الله النمر را اعدام كنند.

يك رژيم قرون وسطايي ، به اين علت اين اعدام را به روز 25 رجب مي اندازد  كه چون شما صدام را در عيد قربان اعدام كرديد من  هم اين را روز 25 رجب اعدام خواهم كرد.

بنده اعلام مي كنم كه اگر آل سعود بخواهد شيخ النمر را اعدام كند بين خود و شيعيان جهان و قطيف هر چه پل است تا ابد خراب خواهد كرد و هزينه ي سنگيني براي آل سعود در پي خواهد داشت.

يك جمله بگويم به كساني كه انسان هاي بزرگ را به زندان  مي اندازد و از اين كار ابراز خوشحالي مي كنند ، آن جمله كلام موسي بن جعفر است  به هارون الرشيد  كه فرمود يك روز از عمر من نمي گذرد مگر اينكه يك روز از عمر تو مي گذرد تا اينكه تمام روزها  تمام شود تا اينكه برسيم به روزي كه آن روز  پاياني ندارد .

نه لن ينقضي عني يوم من البلاء ، إلا انقضى عنك معه يوم من الرخاء ، حَتَّى نفضي جميعا إِلَى يوم ليس لَهُ انقضاء

يك روز  از روزهاي مصيبت بار من در زندان ترمه نمي گذرد مگر آنكه يك روز از روزهاي كيف و حال تو هم مي گذرد تا برسيم به روزي كه پاياني ندارد در محضر خداوند متعال

بعضي ها فكر مي كنند كه اين  انسان ها در زندان  شكسته اند در حالي كه بزرگ شده اند . به ستاره ها نگاه كنيد وقتي از دور به ستاره نگاه مي كنيد كوچك ديده مي شود اما در جاي خود بسيار بزرگ هستند

ستاره ها از دور كوچك ديده مي شوند  اما در محل خود كوچك نيست  

خداوند ما را به حق حضرت موسي بند جعفر ببخشد.