
به گزارش مرکز فرهنگی قفقاز، رامیز مهدی اف یکی از کسانی است که بی شک بعد از الهام علی اف و به مدد حضور مهربان علی اوا بیشترین قدرت را در صحنه جمهوری آذربایجان در دست دارد.بسیاری معتقدند برخی از سیاست های عمده جمهوری آذربایجان توسط رامیز مهدی اف خط دهی می شود و در حقیقت تئوریسین بسیاری از موضوعات ملی و منطقه ای جمهوری آذربایجان شخص رامیز مهدی اف می باشد.
برخی وی را دولت در سایه ی جمهوری آذربایجان میدانند که می تواند هر تصمیمی را بگیرد و هر مساله ای را نیز بررسی و نظر قطعی را اعلام نماید.
بعضی از رسانه های مخالف دولت در آذربایجان معتقدند که وی حتی در عزل و نصب وزرا دخالت مستقیم دارد و برخی از وزرای وزارت خانه های کلیدی ملزم هستند تا تمام اقدامات کلیدی خود را با وی هماهنگ نمایند.
حال بطور خلاصه آنچه از رامیز مهدی اف در رسانه های آذربایجان مطرح می شود را بررسی می نماییم.
رامیز مهدی اف انور اوغلو در 17 آوریل سال 1938 در باکو متولد شده ولی اصالتی نخجوانی دارد و از منطقه شرور می باشد وی بعد از تحصیل در دانشگاه آذربایجان در اداره نفت خزر مشغول بکار شد.
رامیز مهدی اف چطور در دوران شوروی نردبان ترقی را پیمود و حیدر علی اف چرا به وی اعتماد تام داشت؟
در سال 1961 وارد دانشکده تاریخ دانشگاه دولتی باکو شده و از سال 1965 نیز بعنوان استادیار همین دانشکده منصوب شده است.
در سال 1968 نیز وارد دانشکده فلسفه دانشگاه مسکو شد.به قول آذری ها “رامیز بیگ” بعد از تشکیل حزب کمونیست های آذربایجان با سرعت هرچه تمام تر پله های ترقی در میان کمونیست ها را پیمود و در این میان نیز از کمک های بی دریغ حیدرعلی اف بهره مند بود.به قول معروف رامیز را حیدر علی اف صاحب مقام و منزلت و “رامیز بیگ” کرد که در این میان نخجوانی الاصل بودن آنها بی تاثیر نبود.
وی در سال 1983 به اوج موفقیت های خود در داخل حزب کمونیست دست پیدا کرد و با کمک های شایان حیدر علی اف بعنوان دبیر حزب کمونیست آذربایجان انتخاب گردید.
حیدر علی اف و رامیز مهدی اف
رامیز به سادگی حیدر را فروخت!
ظاهرا دیگر زمان ادامه موفقیت های حزب کمونیست نبود.همزمان با ریاست جمهوری قورباچوف آشوب هایی در آذربایجان نیز پیدا شده بود.قورباچوف در وهله اول سعی کرد تا با برخی تغییرها بتواند اوضاع جمهوری های متحد را حفظ کند از جمله این تغییرها در آذربایجان،تغییر حیدر علی اف و دیگر طرفداران و اطرافیان وی بود اما وقتی نوبت به مهدی اف رسید وی با نهایت گستاخی ادعا کرد وی از اطرافیان و طرفداران حیدرعلی اف نبوده است!
هر چند این ادعا در ابتدا مضحک بنظر می رسید اما وزیراف که به حاکمیت آذربایجان نزدیک شده بود همین ادعا را پذیرفت تا رامیز بار دیگر در قدرت باقی بماند البته مسکو با این ندامت نامه ها قانع نشد و در سال 1988 وی را از سمت دبیری حزب کمونیست آذربایجان برکنار کرد البته باز هم نزدیکی به حیدر علی اف به داد رامیز رسید و وی را بعنوان مدیر موسسه تحقیقات سیاسی اجتماعی فرهنگستان آذربایجان معرفی کردند.
نکته جالب توجه اینکه در سال های انتهایی دهه 80 و ابتدایی دهه 90 که جمهوری های شوروی از همی پاشیدند و جمهوری های مستقل هر روز اعلام استقلال می کردند و اوضاع نابسامان سیاسی،اجتماعی و اقتصادی حاکم بود اما باز هم حتی یک روز رامیز مهدی اف بی کار و دور از منصب نبود.
رامیز رفته رفته اوضاع سیاسی را در زمان وزیراف درک کرده و جایگاه خود را تثبیت کرده بود که باز هم حکومت عوض شد و زمان ریاست ایاز مطلب اف رسید.
زمانی که حیدرعلی اف و طرفدارانش در حال تشکیل حزب ینی آذربایجان بودند،رامیز مهدی اف سعی داشت تا هسته های اولیه حزب “کار” ایاز مطلب اف را تشکیل دهد.
رامیز مهدی اف باز هم ترفند های سیاسی خود را استفاده کرد تا بر ایاز مطلب اف هم چیره شد وقتی رامیز مهدی اف از جلسه با ایاز مطلب اف خارج شد جمله معروف ” حیدر را محو کردم” را گفت که آن زمان ها لقلقه ی زبان سیاسیون شده بود.
بدین ترتیب زمانی که حیدر علی اف حزب ینی آذربایجان را تشکیل می داد نه تنها رامیز مهدی اف که دست پرورده حیدر بود به وی کمک نکرد بلکه در جبهه مقابل وی نهایت تلاش خود را برای تشکیل حزب رقیب انجام داد.
سپس جبهه خلق آذربایجان ابوالفضل ایلچی بیگ را به حاکمیت رساند البته وی نیز نتوانست بیش از یک سال در حاکمیت باقی بماند و این بار حیدر علی اف حزب یاپ(یئنی آذربایجان پارتیاسی) را به مسند حکومت رساند.
ابوالفضل ایلچی بیگ
رامیز در تمام این مدت در همان موسسه فرهنگستان مشغول بود و هیچ کس نتوانست وی را از منصب خود دور کند و یا خود وی با ترفند از موقعیت خود دفاع کرد وی در این مدت حتی در مراسم تدفین برادر حیدر علی اف یعنی حسن علی اف نیز شرکت نکرد و بدین ترتیب گمان می رفت تا بزودی زمان افول قدرت رامیز مهدی اف فرا رسد.
رامیز مهدی اف را رسول قلی اف به نهاد ریاست جمهوری آورد
در فوریه 1994 بالاخره رسول قلی اف توانست حیدر علی اف را راضی کند تا رامیز بعنوان رئیس شعبه اجرایی دفتر رئیس جمهور منصوب کند.
برخی از مطلعین دفتر رئیس جمهور در آن زمان فاش کردند که حیدر علی اف به سختی حاضر به عفو اقدامات رامیز شد و با اکراه این موضوع را پذیرفت.
رسول قلی اف
رامیز مهدی اف با درک موقعیت فوق العاده ای که نصیبش شده است سعی کرد تا اشتباه دوم را بعد از مخالفت با رئیس جمهور حیدر علی اف مرتکب نشود چرا که قطعا مخالفت و اشتباه به سرنگونی دائمی وی منجر می شد.
رامیز مهدی اف این بار نیز با سیّاسی تمام در صحنه ماند و به قدری برخواسته های خود نزدیک شد که بالاخره در فوریه 1995 بعنوان رئیس نهاد ریاست جمهوری آذربایجان تعیین شد و امروز قریب به 18 سال است که سیاست مدار پیر نخجوانی منصب خود را دودستی گرفته و رها نکرده است.
رامیز مهدی اف این بار به خوبی می دانست رسول قلی اف بعنوان مرد دوم آذربایجان خدمت بزرگی به وی کرده است و به همین جهت تمام قد در دفاع از وی و در خدمت وی بود تا امروز نیز رامیز نه در مطبوعات و نه در صحبت های خصوصی بر علیه رسول قلی اف صحبتی نکرده است به همین دلیل بود که حیدرعلی اف تا روز مرگ خود اجازه عضویت رسمی رامیز مهدی اف در آکادمی علوم آذربایجان را نداد و به این ترتیب وی را شکنجه کرد اما تاریخ باز هم صبر رامیز را بی جواب نگذاشت و بعد از وفات حیدر علی اف و عضویت رسمی وی در آکادمی،دستور نوشتن چندین جلد کتاب را داد و به نام خود چاپ کرد و البته این در حالی بود که تقریبا همه می دانستند مولف واقعی کتاب ها رامیز مهدی اف نیست!یکی از این کتاب ها هم که اخیرا چاپ شد و ادعاهایی واهی بر علیه ایران داشت کتاب “نادر شاه افشار،مکالمات دیپلماتیک” بود که در آن سعی شده بود تا نادر شاه یک پادشاه آذربایجانی معرفی شود.
چرا حیدر علی اف با رامیز مهدی اف دشمنی نکرد؟
حیدر علی اف در زمان ریاست جمهوری خود می دانست که رامیز مهدی اف یک مافیای قدرت در آذربایجان تشکیل داده است که هرچند به دلایل مختلف بسیاری از نیّات خود را بروز نمی دهد ولی اگر خطر حس کند بی شک از قدرت مافیایی خود بر علیه حاکمیت استفاده خواهد کرد.
البته حیدر علی اف هم هرگز خیانت های رامیز را فراموش نکگرد و در زمان حیات خودش اجازه نداد تا وی از حدود اختیاراتش خارج شود.
در اواخر دهه 90 و با وخیم شدن شرایط جسمانی حیدر علی اف،ابوالفضل ایلچی بیگ به باکو برگشت و شاید طمع قدرت هم داشت و هم زمان نیز رسول قلی رف رهبری یک حزب را برای رسیدن به قدرت بر عهده گرفت و مجموع این شرایط باعث شد تا رامیز بهترین شرایط را برای تثبیت خودش در آذربایجان فراهم ببیند.
با اوضاعی که در جامعه سیاسی آذربایجان و همچنین وضعیت جسمانی حیدر علی اف پیش آمد،وی را مجبور کرد تا علی رغم میل باطنی خودش،اختیارات بیشتری به رامیز مهدی اف بدهد.رامیز معلم که در آن روزها باز هم رامیز بیگ شده بود از شرایط موجود حداکثر استفاده را کرد تا همزمان با پیش برد کارهای دولت،جای پای محکمی برای خودش در بدنه قدرت آذربایجان ایجاد کند.
رامیز مهدی اف در این شرایط بیشتر خطر را از طرف برخی از بزرگان آذری غرب نشین و همچنین موسسان حزب یئنی آذربایجان نظیر:علی انسان اف،سیروس تبریزلی،رافائل الله وردی اف،علی ناجی اف،مرتضی علی عسگراف و از این قبیل بودند.
البته رامیز مهدی اف که یک نوع نفرت عجیب نسبت به این خارج نشینان مدعی حکومت داشت،خیلی زود توانست آنها را از صحنه خارج نماید.
حیدرعلی اف در آن زمان نفوذ و پیشرفت سریع رامیز را در بدنه قدرت می دید و همچنان هم خیانت های وی را فراموش نکرده بود اما برای حفظ قدرت در خاندان علی اف ها و حزب یاپ از این موضوعات چشم پوشی می کرد تا بتواند از وی برای به قدرت رساندن الهام علی اف بهره ببرد.
رامیز مهدی اف به خوبی این موضوع را می دانست که حفظ منصب خودش با روی کار آوردن رئیس جمهور جدید و جوان و کم تجربه،بهترین شکل ممکن برای افزایش دامنه قدرت خودش می باشد و الحق نیز به بهترین شکل ممکن این ایده را پیاده کرده و تا امروز بر قدرت خودش افزوده است.
قدرت رامیز مهدی اف امروز هم در آذربایجان ادامه دارد و به اعتقاد برخی از سیاستمداران ،برای رسیدن به منصب در آذربایجانحتما باید توسط رامیز مهدی اف تایید شد.
حتی منابع مالی برخی از نهادهاو سازمان های دولتی در آذربایجان هم با نظر مستقیم وی تامین می شود و بالتبع اگر مسئولان یکی ازاین سازمان ها مخالفتی با سیاست های وی داشته باشند،در کمترین زمان به زوال محکوم خواهند شد.
البته بطور طبیعی کسی که این میزان از قدرت را در یک کشور داشته باشد یک حاشیه کاملا امن در اختیار دارد که هیچ خبرنگار و رسانه ای نمی تواند پرده از اقدامات وی بردارد و در آذربایجان هم هر کسی که به هر نحو از رامیز بیگ انتقاد کرده است،محکوم و زندانی شده است.